سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غایب چگونه ای که جهان غرق نور توست خورشید کوچک آینه ای از حضور توست غایب منم که گم شده در من حضور تو غایب منم که نیست در این خانه نور تو من غایبم که سرد شده در من آفتاب من غایبم که جان و جهانم شده سراب

::غبارروبی::



به قدر همه ی غبارهایی که در روزهای سکوت، بر اینجا نشسته؛ دل هم غبارآلود و زخم خورده شده... غبار غفلت و بی خبری، که دل را گرفتار و از تو دورم کرده...
منی که دغدغه ی این روزهایم همه اش آب و نان و روزمردگی هاست، چگونه می توانم دوباره از یاد «تو» دم زنم؟
مگر نه آن که پیش از این که من یادت کنم، تو یادم می کنی؟
مگر نه آن که تو مولای منی و من زیر دست تو...
هیچ مولایی از حال دل زیردست و رعیّتش غافل نیست...
تو می بینی و می دانی.
مدد دوباره از تو می خواهم.
برای از نو ساختن
و
از نو بودن
این بار فقط و فقط
برای «تو»...


سخن دوستان () v لحن انتظار



::تاریخ::



مولای مهربان!
مولای نازنین!
کدام روز از تاریخ نیامده را برای آمدنت، کنار گذاشته ای؟
بر کدامین برگ تقویم های خاک خورده مان، خورشید آمدنت حک خواهد شد؟
کاش این جمعه باشد...
که مقارنه ی  عید میلاد جد رئوف و  جمعه و نام بلندمرتبه ی تو ، خواستنی است...


سخن دوستان () v لحن انتظار



::شکایت...::



شاکی شده... آری
بعد از حمد و ثنایت، شکایت کنان آمده و دست دعا به سویت برآورده.
نه آن که خود از نزد خود شکایتی بیاورد... نه!
مولا جان!
این گونه شکایت را از شما آموخته. شکایت مودبانه و متین را. شکایت از فقدان را. از نبودن را. شکایت از نبود «بهترین» ها...

اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ غَیْبَةَ وَلِیِّنَا [إِمَامِنَا] وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا...

پ.ن.1 دعای افتتاح
پ.ن.2 این دعا از ناحیه‏ى مقدّسه‏ى امام زمان ‏علیه‌السلام ‏به نایب دوم صادر شده و خواندن آن در شب‏هاى ماه مبارک رمضان توصیه گردیده است.
پ.ن.3 مثل همه ی ادعیه عظیم است و سترگ و بس زیبا... دلی می خواهم که بی واسطه تفسیرش را دریابد!


سخن دوستان () v لحن انتظار



::هزار و چند سال؟!...::



هزار و چند سال عزیز؟!
چندمین سده است که آمد و نیامدی؟
حساب دوری ات ز دست رفت.

حساب می کنم.
هزار و یکصد و هفتاد و پنج سال!
مبارک است...

چند سال بودنت؟
و چند صد سنه نبودنت؟
و چند سال عقیقه بی حضور تو؟
عقیقه بر جمال چهره ی مبارکت.

کاش بیایی
و سالها و سالها و سالها
عقیقه بر دوام دولتت.

حساب می کنم.
حساب دوری ات ز دست رفت
خلاصه می کنم عزیز!
تولدت مبارک است...


سخن دوستان () v لحن انتظار



::فاطمه نیز رفتنی شد...::



یک جماعت مرد جنگی و دامان علی و دستان فاطمه ای که چشم از نگاه مولا و امیرش بر نمی دارد...
و مولا نیز چشم از آرام دلش...
مگر نه آنکه نگاه مولا بر عالم تصرف دارد؟!... مگر نه آنکه فاطمه، قرار دل دریایی اوست و آرامبخش جانش؟!...
چگونه است خدایا؟! فاطمه- پاره ی تن و بهجت و سرور دل رسول- یکه و تنها،در یک طرف میدانی به وسعت کوچه های بنی هاشم ایستاده است؛ برای دفاع از حریم ولی خدا... و رجال بی غیرت در سویی دیگر...
چه قدرتی است که نمی تواند دستان فاطمه را از دامان علی جدا کند؟!!...
چه جذبه ای است میان آن دو... بی گمان عشق...
آه خدایا!... ضرب تازیانه و شلاق حرامیان مهلتش نمی دهد...
دستش از دامان مولا جدا شد...
علی را بردند...
فاطمه نیز رفتنی شد...


سخن دوستان () v لحن انتظار



::یُمن لحظه هایم::



نحسی روزگارم، فقط با حضور « تو » به در می شود مولا!
بی تو هر روز، سیزدهمی دیگر است...

سخن دوستان () v لحن انتظار



::باده ی جمعه...::



بر بام تنهایی نشستم تا بیایی
با گریه ها دل را شکستم تا بیایی
آری، میان آسمان خاطراتم
تنهای تنها با تو هستم تا بیایی
وقتی که ساقی جمعه را روز تو نامید
با باده های جمعه مستم تا بیایی

مولای من!
چهلمین نوشته ی این خانه - که به نام تو آذین شده - را هیچ حاشیه و پی نوشتی نیست... همه حرفها در ضمیر نورانی شعر نهفته بود... تو می دانی و دل شاعرش... و کمترین وظیفه ی کلید داران اینجا، دعا برای شاعرش؛ از حیث آنکه از اصحاب خاص و نزدیک تو باشد...


سخن دوستان () v لحن انتظار



<      1   2   3   4   5   >>   >
   نشانی  

خانه v
شناسنامه v
پارسی بلاگ v
پست الکترونیک v
 RSS  v

  نویسندگان  

بی تاب
راهی


   عهد قدیم  

سال 85
بهار 86
تابستان 86
پاییز 86
زمستان 86
بهار 87
تابستان 87
پاییز 87
زمستان 87
بهار 88
تابستان 88
پاییز 88
بهار 89
تابستان 89
پاییز 89
زمستان 89

   و اما بعد...  

موضوع وبلاگ v


موضوع نوشته ها v

لحن انتظار[51] . یار غائب[5] .

اشتراک در خبرنامه v

 

آهنگ وبلاگ v

تعداد بازدید v

امروز: 1 بازدید w   
کل بازدید ها: 88959 w