به نام خدای تو...
میلاد توست.
جمعه ای دیگر به سر آمد و تو نیامدی.
به غروب نزدیک می شویم و من در این فکرم که چند جمعه را بدون تو گذرانده ایم.
و چند جمعه راه مانده تا به تو برسیم.
غروب دلگیر آدینه را که تاب نمی آورم!
به اینجا آمدم برای اولین بار.
تا اینبار فقط و فقط از تو بگویم.
از تو بگویم و از تو بشنوم.
تا لحظات خالی انتظار را با زمزمه نام تو پر کنم.
تا آن وقت که وعده الهی محقق شود و ما را به هم برساند.
تا آن وقت که انتظار تنها خاطره شیرین گذشته هایمان باشد.
تا آن وقت که خدا تو را برای ما بخواهد.
خدا تو را برای ما بخواهد...
امام حسن عسگری(ع):
پس از من فرزندم قائم(و صاحب امر دین و امامت) است.و او است که مانند پیامبران،عمری دراز خواهد داشت و غایب خواهد شد.در غیبت طولانی او دلهایی تیره گردد.فقط کسانی در اعتقاد به او پای بر جا خواهند ماند که دل آنان به فروغ ایزدی رخشان باشد و روح خدایی به آنان مدد رساند...