سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غایب چگونه ای که جهان غرق نور توست خورشید کوچک آینه ای از حضور توست غایب منم که گم شده در من حضور تو غایب منم که نیست در این خانه نور تو من غایبم که سرد شده در من آفتاب من غایبم که جان و جهانم شده سراب

::باده ی جمعه...::



بر بام تنهایی نشستم تا بیایی
با گریه ها دل را شکستم تا بیایی
آری، میان آسمان خاطراتم
تنهای تنها با تو هستم تا بیایی
وقتی که ساقی جمعه را روز تو نامید
با باده های جمعه مستم تا بیایی

مولای من!
چهلمین نوشته ی این خانه - که به نام تو آذین شده - را هیچ حاشیه و پی نوشتی نیست... همه حرفها در ضمیر نورانی شعر نهفته بود... تو می دانی و دل شاعرش... و کمترین وظیفه ی کلید داران اینجا، دعا برای شاعرش؛ از حیث آنکه از اصحاب خاص و نزدیک تو باشد...


سخن دوستان () v لحن انتظار



   نشانی  

خانه v
شناسنامه v
پارسی بلاگ v
پست الکترونیک v
 RSS  v

  نویسندگان  

بی تاب
راهی


   عهد قدیم  

سال 85
بهار 86
تابستان 86
پاییز 86
زمستان 86
بهار 87
تابستان 87
پاییز 87
زمستان 87
بهار 88
تابستان 88
پاییز 88
بهار 89
تابستان 89
پاییز 89
زمستان 89

   و اما بعد...  

موضوع وبلاگ v


موضوع نوشته ها v

لحن انتظار[51] . یار غائب[5] .

اشتراک در خبرنامه v

 

آهنگ وبلاگ v

تعداد بازدید v

امروز: 11 بازدید w   
کل بازدید ها: 90475 w