سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غایب چگونه ای که جهان غرق نور توست خورشید کوچک آینه ای از حضور توست غایب منم که گم شده در من حضور تو غایب منم که نیست در این خانه نور تو من غایبم که سرد شده در من آفتاب من غایبم که جان و جهانم شده سراب

::جان فدایت...::



هست و بودم همه در یک نظر و دیدن توست
دیده گَردان، که دلم دور نگاهت گَردد...

لب به صحبت بگشا، یوسف کنعانی من!!
تا که جان، ذبح به پای رخ ماهت گردد...


سخن دوستان () v لحن انتظار



::...::



دوباره خاطره و مهر و عشق قرآنی
دوباره صحبت آن ماهروی شعبانی

و باز پنجره با من سخن همی گوید
ز رسم صدق و صفای همیشه بارانی

حیاط خانه چو من چشم در راه است
دلم پر از عطش و اندکی است طوفانی...


سخن دوستان () v لحن انتظار



::«این؟!...»::



ماه خدا شد مولا!
ماه «رجب»... ماه وعده ها و نشانه ها...
سر آغاز آمدن... سرفصل وصل...
دل، نگران و بی قرار است...
روح، در اضطراب و التهاب است...
چشم، بر راه است...
زبان، از شدت نبودت در کام نمی چرخد و خاموش شده است...
و گوش... و گوش... و گوش... بر طاق آسمان چسبیده است تا آن ندای «موعود» را بشنود...
«این؟!...»
             «این؟!...»
                          «این؟!...»


سخن دوستان () v لحن انتظار



::دلتنگی::



مولای من!
گاهی آنچنان دل برای نگاه آبی و آسمانیت تنگ می شود، که فراموش می کند ابر چشمان سیاهش ساعتهاست در زیر آسمانت می گرید...
دستهای ترا طلب می کند که گوهر اشک از دیدگانش برگیری...


سخن دوستان () v لحن انتظار



   نشانی  

خانه v
شناسنامه v
پارسی بلاگ v
پست الکترونیک v
 RSS  v

  نویسندگان  

بی تاب
راهی


   عهد قدیم  

سال 85
بهار 86
تابستان 86
پاییز 86
زمستان 86
بهار 87
تابستان 87
پاییز 87
زمستان 87
بهار 88
تابستان 88
پاییز 88
بهار 89
تابستان 89
پاییز 89
زمستان 89

   و اما بعد...  

موضوع وبلاگ v


موضوع نوشته ها v

لحن انتظار[51] . یار غائب[5] .

اشتراک در خبرنامه v

 

آهنگ وبلاگ v

تعداد بازدید v

امروز: 12 بازدید w   
کل بازدید ها: 90418 w