به نام حضرت دوست
زير شمشير غمش رقص کنان بايد رفت کان که شد کشته او نيک سرانجام افتاد
××××××××
با
ان الحيوة عقيدة و جهاد
به روزم
در پناه حضرت دوست
با هم صدا کردند ماتم هاي عالم راوقتي جدا کردند همدم هاي عالم را
ماهم هلالي ميشد و من در حلولي سرخميديدم آغاز محرم هاي عالم را