ببيند!
اين ها دست دل هايشان را در دست شما مي گذارند...
افساري مانده؟ تا بر گردن دلي بياويزيد كه دستانش را نثار تشنگي هاي و هوي هواها كرد و از گستاخي ها، افسارهاي تنومند را به رشته هاي سست در آورد و پاره پاره كرد دلي كه قرار بود براي شما بماند!
افساري مانده جناب والا؟